سلام دوستان گلم
دیروز 9/4/1391 بود و ما به همراه خانواده ی داییم رفتیم بگردیم
می خواستیم بریم فشم اما چه فشم رفتنی
خلاصه...
ساعت 9صبح راه افتادیم و رفتیم به سمت فشم،اما همه چی تغییر کرده بود و مام رامون و گرفتیم و رفتیم تا شاید به یه باغچه ای چیزی برسیم اما انگار نه انگار مردم؛ مردم پشت به پشت نشسته بود
انقد دور خودمون گشتیم که همه مون خسته و گیج و ویج شدیم تا آخر سر رفتیم سمت پارک محلاتی!!!
راستی بعد از اینکه برگشتیم من حالم خیلی بد شد شبشم تاساعت 2:30 نتونستم بخوابم!!!
همه خوابیدن فقط من بیدار بودم واسه خودم شربت آبلیمو درست کردم و بعد بهتر شدم!!!
از این سفر یه روزمون چند تا عکس براتون میزارم+عکس خودم!
اگه دوست داشتین عکسامو ببینید برید ادامه مطلب!!!
Odio a la gente como yo, Ver
ادامه مطلب